سفارش تبلیغ
صبا ویژن



در حاشیه جشنواره فرهنگی،هنری ایران کوچک

پس از این همه سال انتظار متولد شدی...

 

پس از این همه سال انتظار سرانجام متولد شدی... پس از این همه رنج و غربت چند روزی آمدی تا همه به تماشایت بنشینند!

اگرچه می دانم خسته ای! اگرچه این آغاز بودن تو بود و تا پایان ،راه درازی است... اگرچه دلتنگ می شویم وقتی می بینیم هنوز در اول راهیم و مردمی که هنوز بسیاری از نشریات کرج را نمی شناسند و می اندیشیم که چه باید کرد؟!

برخی می گویند به راستی کرج چنین جلوه های فرهنگی، هنری ناشناخته ای دارد ؟!

برخی لبخند می زنند و برخی اخم هایشان را در هم می کشند و می گویند به راستی چرا تا به حال چنین هنرمندان یا چنین نشریاتی را ندیده ایم ؟!

برخی دوستان و همکارانی را که گاهی فقط در برخی محافل می بینیم همه گردهم آمدند... اینجا آشنایی دوباره آغاز می شود...هنرمندانی که چند دقیقه ای می ایستند و قلم به دستان رهگذری که چند سطری در دفترهای یادبود برایت  می نویسند و می بینی که نوشته هایشان درد سالهای غربت است ...

لبخندی می زنند و می روند...

هزاران قلم به صف می ایستند تا روزی قلم به دستان حقیقی هویدا شوند...

هزاران طرح حکاکی می شود ... یکی از همکاران لبخند زنان گفت: صد سال به این روزها ...! خندیدند وگفتند به راستی آیا پایان روزهای غربت فرا خواهد رسید...

غربتی که بر چهره فرهنگ و هنر نقش بسته است تمام خواهد شد؟!

زخمهایی که بر رخ او حکاکی شده است التیام خواهد یافت؟!

و... تو متولد شدی و "ایران کوچک " نام گرفتی ... آمدی و چه زود رفتی ...

اما خدا کند که بمانی ...

برخی گفتند : جایت در این شهر شلوغ خالی است ... خدا کند که بمانی

خدا کند که تمام نشوی

گفتند جاوید بمانی تا غبار غم از چهره هنردوستان، بزدایی ...

آیا می مانی ؟!

 لیلا فخیم

                                                                                                                                                              



 

کلمات کلیدی :
ارسال به Google


افرا ::: سه شنبه 88 مرداد 20::: ساعت 3:38 عصر

محبت دوستان ()محبت


افرا[2] . انقلاب . تصدی گری . جشنواره . حاکمیتی . حمایت . داستان . داستان کوتاه . فرهنگ . فعالان فرهنگی . کتاب . کرج . کوتاه . مهندسی فرهنگی . نظارت . نمایش . هدایت . واگذاری . ارشاد .